منتظرتم

اولین میکرو

1393/7/9 16:03
نویسنده : مامان سختکوش
301 بازدید
اشتراک گذاری

اومدم بیام و تعریف کنم که بار اولی که منتظرت بودم چطور بهم گذشت.....

بعد اینکه بار اول نیومدی و من آی یو آی کرده بودم، تصمیم گرفتم که میکرو کنم... بعد اینکه انقدر تو اینترنت گشتم تا یه دکتر خوب رو پیدا کنم ، منو و بابایی رفتیم پیش یه دکتری که همه ازش خوب تعریف میکردن....بالاخره رفتیم و یه سری آز برامون نوشت رفتیم همه رو انجام دادیم.... کلا 4 بار تا تهران رفتم تا روز عمل رسید که مجبور شدم مامان جون رو ببرم ، بنده خدا خیلی برام زحمت کشید... 10 روز پیشم موند...عمع جون هم کلی برام زحمت کشید بعد انتقال رفتیم خونش.... 5 روز اونجا بودیم....

ولی تو ...تو ..... خیلی ناز کردی و جواب آزمایش با بتای 0.9 رو بهم نشون دادی و دنیا رو رو سرم خراب کردی...... روز 4 خرداد 93 روزی بود که اولین انتقال در من صورت گرفت و 4 تا کنجد ناناز رو در من گذاشتن که متاسفانه همشون رفتن پیش خدا.....روز 18 خرداد 93 هم روزی بود که جواب آزمایش من منفی شد......دلشکسته

پسندها (2)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به منتظرتم می باشد